اولین باری که ارباب حلقه ها رو دیدم فکر میکنم راهنمایی بودم، چندمش رو خاطرم نیست، چون قضیه مال خیلی وقت پیشه احتمالا اول راهنمایی بودم. بعد دیدن این فیلم من کلا به یه دنیای دیگه رفتم و تا چند روز ذهنم درگیرش بود.
من از بچگی عاشق اینطور فیلم ها بودم، فیلمایی که باعث میشه چند روز درگیرش باشم و ذهنمو مشغول کنه. تا الان که اینجام و دارم این پست رو میذارم فیلم های زیادی دیدم که این حس رو بهم بدن اما هیچکدوم به من اون حسی رو ندادن که ارباب حلقه ها داد.
من شیفته ی این سه گانه ی پیتر جکسونم، وقتی که هفته ی پیش بعد سال ها زد به سرم و شروع کردم دانلود کردنش بازم همون حس رو تجربه کردم. مهم نیست چند بار کامل من این مجموعه رو دیدم، هر بار دیدنش میتونه من رو به وجد بیاره.
این دفعه فقط بحث فیلم نبود، من ناخودآگاه و بدون اینکه خودم بخوام رفتم و کتابش رو از کتابخونم بیرون اوردم و به نقشه ی سرزمین میانه نگاهی کردم و حس کردم چقدر دلم میخواد که بیشتر تو این دنیا غرق بشم.
و نتیجه این شد که همه کتابایی که قرار بود تازگیا بخونم میرن تو صف که بعد کتابای تالکین خونده بشن :)
درباره این سایت